یكم تـیر/ اورمزد روز جشن آغاز تابستان، انقلاب تابستانی، رسیدن خورشیدن به بالاترین جایگاه و آغاز سال نو در گاهشماری گاهنباری (← جشن میانه بهار). برگزاری جشن آغاز تابستان هنوز در برخی نواحی ایران همراه با گردهمایی و مراسم آبپاشی و آبریزگان، در صحرا برگزار میشود.
ششم تیر/ خرداد روز روز برگزاری جشنی به نام �نیلوفر� كه امروزه بسیار ناشناخته مانده است. شاید به مناسبت شكوفا شدن گلهای نیلوفر در اوایل تابستان باشد.
سیزدهم تیر/ تیر روز روز جشن �تیرگان�، از بزرگترین جشنهای ایرانباستان در ستایش و گرامیداشت �تیشتَـر/ تیر� (شباهنگ/ شِعرای یمانی)، ستاره بارانآور در باورهای مردمی، و درخشانترین ستاره آسمان كه در نیمه دوم سال و همزمان با افزایش بارندگیها در آسمان سرِ شبی دیده میشود.
این جشن در كنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آبپاشی و آرزوی بارش باران در سالِ پیشِ رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی كه با آب در پیوند هستند، با نام عمومی �آبریزگان/ آبپاشان/ سر شوران� یاد شده است.
در گذشته �تیرگان� روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به �روز آرش شیواتیر� منسوب شده است. بیرونی و همچنین گردیزی در �زینالاخبار� ناپدید شدن یكی از جاودانان ایرانی یعنی كیخسرو را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمهای، دانستهاند.
جشن تیرگان بجز این در سیزدهم فروردین (← سیزدهبدر) و سیزدهم مهر نیز برگزار میشود. ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینهایی را برگزار میكنند كه برگرفته و ادامه جشن تیرگان است.
پانزدهم تیر/ دی به مهر روز جشن خامخواری یا به روایت بیرونی �عمس (غفس؟) خواره� در سُـغد باستان و دوری گزیدن از خوراك حیوانی و پختنیها. در تقویم سغدی برابر با پانزدهمین روزِ ماه �بساكنج�.
مـرداد ماه
نام این ماه در اصل �اَمِـرِتات� و بعدها �اَمُـرداد�، اما بیش از هزار سال است كه در ادبیات فارسی (و از جمله در شاهنامه فردوسی) بگونه �مُـرداد� بكار رفته و شناخته شده است و كاربرد آن به همین گونه اشتباه نمیباشد. اصرار در نگارش آن به گونه �اَمرداد� لازم بهنظر نمیرسد؛ چرا كه در اینصورت میبایست در نگارش بسیاری دیگر از نامهای متداول در زبان فارسی مانند بهمن و اسفند نیز تجدیدنظر كرد و این شیوه موجب گسستگی تاریخی زبان فارسی میشود.
دوم مرداد/ بهمن روز نخستین روز از فـروردیـنماه (�فـردینهماه�) و آغاز سال نو در تقویم طبری.
هفتم مرداد/ مرداد روز جشن �مردادگان� جشنی در ستایش و گرامیداشت �مُرداد� (در اوستایی �اَمِـرِتات�، در پهلوی �اَمُـرداد�) به معنای بیمرگی و جاودانگی و بعدها نام یكی از اَمْشاسْپَندان. همچنین مرداد در باورهای ایرانی نگاهبان گیاهان و رستنیها بشمار میرود.
دهم مرداد/ آبان روز جشن �چلّه تابستان� كه امروزه از جمله در روستاهای جنوب خراسان برگزار میشود.
پانزدهم مرداد/ دی به مهر روز جشن میانه فصل تابستان و زمان گاهَنباری بنام �میدیوشِـم� در اوستایی �مَـئیذیوئیشِـمَـه� به معنای �میانه تابستان�.
هفدهم مرداد/ سروش روز نخستین روز از �نوروزماه� گیلانی و آغاز سال نو در تقویم دَیلمی.
هجدهم مرداد/ رشن روز جشن �مـی خواره� جشن آشامیدنِ نوشیدنیهای گوناگون در سُـغد باستان. در تقویم سغدی برابر است با هجدهمین روز ماه پنجم یا (�اشناخندا/ اشتاخندا�).
شهریور ماه
یكم شهریور/ اورمزد روز جشن �فغدیه�، جشن خنكشدن هوا در خوارزم كه �فغربه� هم گفته شده است.
سوم شهریور/ اردیبهشت روز جشن �کشمین�، جشنی ناشناخته در سُـغد باستان كه با بازاری همگانی همراه بوده است.
چهارم شهریور/ شهریور روز جشن �شهریورگان�، جشنِ آتشی در ستایش و گرامیداشت �شهریور� (در اوستایی �خْـشَـتْـرَهوَئیریـه�، در پهلوی �شهرِوَر�) به معنای شهر و شهریاری (شهرداری) آرمانی و شایسته، و بعدها نامی برای یكی از اَمْشاسْپَندان. در �برهان قاطع� (جـلد سـوم، ص1316) به عنوان زادروز �داراب� (كورش) یاد شده است.
هشتم شهریور/ دی به آذر روز �خزان جشن�، هنگام جشن خزان كه از جشنهای مهم و كهن بوده و با سواركاری، چراغانی و آذین خانهها و آتشافروزی بر بامها همراه میشده است. برخی این جشن را در هجدهم شهریور (و گاه پانزدهم شهریور) دانستهاند. �جیمز موریه� در سفرنامهاش از آخرین كسانی است كه به برگزاری این جشن در شهر دماوند اشاره كرده است.
پانزدهم شهریور/ دی به مهر روز بازار همگانی دیگری در سُـغد و فرارود (ماوراءالنهر) باستان. همچنین گردیزی در �زینالاخبار� جشن خزان را به این روز منسوب میدارد.
سی و یكم شهریور/ روز زیادی جشن پایان فصل تابستان و زمان گاهَنباری بنام �پَـتْـیـه شَـهیم� در اوستایی �پَـئیتیش هَـهْـیـه� به معنای �پایان تابستان�.
پیش از این و در كتاب �رصدخانه خورشیدی نقشرستم� با سازوكارهایی در آفتابسنجهای آن آشنا شدیم كه نشانگرِ آغاز هر یك از هفتههای شهریورماه بودند. بیتردید آن شاخصها با جشنهای متعددی كه در یكم، هشتم و پانزدهم شهریورماه، یعنی در آغاز هفته یكم، دوم و سوم این ماه برگزار میشوند، در پیوند هستند. حتی اگر همین جشنهای شناخته شده امروزی، دیرینگی بسیار نداشته باشند، دستكم بازماندهای از سنت جشنهای دیرین در آن هنگامها هستند.
مـهـر ماه
فصل پاییز با نامهای �پادیز/ پاذیز�، �خزان� و �تیرماه/ تیرَهماه� نیز شناخته شده است. نام پسین یا تیرماه در ادبیات فارسی و از جمله در شاهنامه فردوسی به همه فصل پاییز اطلاق شده است و امروزه نیز در تاجیكستان و شمال افغانستان تداول دارد.
یكم مهر/ اورمزد روز روز جشن بزرگ �میثْـرَكَـنَـه/ میتراكانا/ مهرگان�، بزرگترین جشن هخامنشی در ستایش و گرامیداشت �میترا� در نخستین روز ماه �باگایادی/ بَـغَـیادی� (یاد خدا) و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.
امروزه نیز سنت كهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام � سال وِرز�، در تقویم محلی كردانِ مُـكری مهاباد و طایفههای كردان شكری باقی مانده است. در تقویم محلی پامیر (به ویژه دو ناحیه �وَنج� و �خوف�) از نخستین روز پاییز (تیرماه) با نام �نوروزِ تیرَه ما� یاد میكنند. آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان كشاورزان رایج است. همچنین بیرونی از این روز با عنوان �نیمسرده� (نیمه سال) نام برده است.
هنگام اصلی جشن �مهرگان� نیز در اصل در چنین روزی بوده كه بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است. در ادبیات كهن فارسی نیز همواره جشن مهرگان با نخستین روز فصل پاییز برابر دانسته شده است.
سیزدهم مهر/ تیر روز یكی دیگر از جشنهای تیرگان، در گرامیداشت ستاره بارانآورِ �تیشتَر/ شباهنگ/ شِعرای یمانی� و در خوارزم باستان به نام �چیری روچ/ تیر روز� (← سیزدهم فروردین و سیزدهم تیر).
ادامه و نشانههایی از این جشن كهن همچنان در آیین قالیشویان اردهال در غرب كاشان دیده میشود (امروزه در دومین آدینه مهرماه). مراسم قالیشویان اردهال بازماندهای از جشن تیرگان و دعا و آرزو برای بارش باران، و همانند بسیاری از جشنهای ایرانی با یك بازار همگانی و بزرگ توأمان است. نیایشگاه اردهال میبایست یكی از معابد �تیشتَـر� در ایران باستان بوده باشد و در بسیاری از باورهای ایرانی بین دعای باران و تابوت یا شستشوی مردگان، پیوندهایی وجود دارد.
شانزدهم مهر/ مهر روز جشن �مهرگان�، جشنی بزرگ در ستایش ایزد �میثرَه/ میترا� (و بعدها �مهر�). در اصل در نخستین روز مهر (← یكم مهر) و بعدها در شانزدهمین روز این ماه.
همچنین روز برگزاری جشن هخامنشی �مَغوژتی/ مَگوفونیا�، روز نجات ایران از غلبه مُـغان.
بیست و یكم مهر/ رام روز جشن �رامروزی� (در خوارزم باستان �رام روچ�)؛ و نیز روز غلبه كاوه و فریدون بر ضحاك.
آبـان ماه
دهم آبان/ آبان روز روز جشن بزرگ �آبانگان� در گرامیداشت ستاره روان (سیاره) درخشان �اَنَهیتَه/ آناهید (زهره)� و رود پهناور و خروشان �اَرِدْوی/ آمو (آمودریا)�، و بعدها ایزد بانوی بزرگ �آب�ها در ایران.
دوازدهم آبان/ ماه روز برابر با سیزدهم تـیرمـاه تقـویم طبری و روز جشـن تـیرگان در مازندران كه �تیرماهِ سیزه شو� نامیده میشود.
پانزدهم آبان/ دی به مهر روز جشن میانه فصل پاییز و زمان گاهَنباری بنام �اَیـاثْـرِم� در اوستایی �اَیـاثْـرِمَـه� به معنای �آغاز سرما�.
بیست و هفتم آبان/ آسمان روز برابر سیزدهم تـیرماه دَیـلمی و روز جـشن تیرگان در گیـلان كـه به نام �تـیرجـشن� و �گالشی جشن� شناخته میشود.
آذر ماه
یكم آذر/ اورمزد روز روز برگزاری �آذر جشن�، یكی دیگر از جشنهای در پیوند با آتش به مناسبت فرا رسیدن ماه آذر و برافروختن نخستین شعله زمستانی.
نهم آذر/ آذر روز جش �آذرگان�، جشن آتش دیگری در گرامیداشت �آذر/ آتر� و ایزد منسوب به آن.
سیام آذر/ انارام روز جشن �شب چله� یا �یلدا�، انقلاب زمستانی و جشن زایش خورشید. ایرانیان در این شب با فراهم آوردن خوراكیهای گوناگون تا بامداد به انتظار دیدار نخستین پرتوهای خورشید بیدار مینشستهاند. بیرونی در �آثارالباقیه� از آن با نام �میلاد اكبر� نام برده و منظور از آنرا �میلاد خورشید� دانسته است. تقویم میلادی نیز با اندك تغییراتی ادامه همین میلاد است كه بعدها آنرا به میلاد مسیح نسبت دادهاند.
دی ماه
یكم دی/ اورمزد روز از گرامیترین روزهای ایرانیان به نام �خرمروز/ خور روز (خورشید روز)� یا جشن �نودروز� (نود روز تا نوروز).
آغاز سال نو در برخی تقویمهای ایران باستان كه هنوز نیز در پامیر و بدخشان بكار گرفته میشود. دیده شدن خورشید در این روز نه تنها �زایش خورشید� (← سیام آذر) را نوید میدهد، بلكه آغاز روز، ماه، فصل و سال جدید نیز بوده است.
همچنین هنگام جشنی با نام �آب نو� در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آبانبارها با آبِ تازه و با مراسمی همگانی.
پنجم دی/ سپندارمذ روز جشنی همراه با بازار عمومی در سُـغد باستان.
یكم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به �دی/ دادار� (خداوند/ هرمزد). كوشیار گیلانی در �زیج جامع� این روزها را �دی جشن� مینامد.
چهاردهم دی/ گوش روز جشن �سیر سور�، جشن گیاهخواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و كشته شدن جمشیدشاه در روایتهای ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج مییابد.)
پانزدهم دی/ دی به مهر روز جشنی همراه با ساخت تندیسها و پیكرتراشیهایی به شكل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخی متون از این روز بنام �بتیكان� یاد شده است كه به احتمال شكل تغیر یافته �دیبگان� است.
بهـمن ماه
دوم بهمن/ بهمن روز جشن �بهمنگان�، جشنی در ستایش و گرامیداشت �بهمن� (در اوستایی �وُهومَـنَه�، در پهلوی �وَهْـمَـن�) به معنای �اندیشه نیك� و بعدها یكی از اَمْشاسْپَندان. در این روز آشی به نام �آش بهمنگان� یا �آش دانگو� به صورت گروهی پخته میشده است كه نام �دانگو/ دانگی� برگرفته از همین سنت اشتراكی آن است.
پنجم بهمن/ سپندارمذ روز پنج روز پیش از جشن سده و جشنی به نام �نوسره�.
دهم بهمن/ آبان روز شامگاه این روز، هنگام جشن بزرگ �سَـدَه/ سدهسوزی� در چهلمین روزِ پس از �یلدا� (زایش خورشید). متون كهن جشن سده را در آبانروز از بهمنماه و در �چلّه� زمستان دانستهاند كه برابر با دهم بهمنماه میشود. جشن سده در نواحی گوناگون با نامهای مختلفی شناخته میشود: در خراسان �سَـرِه�، در حوالی اراك �جشن چوپانان�، در خمین �كُـردِه�، در دلیجان �هَلههَله� و در بدخشان تاجیكستان به نام �خِـرپَـچار� دانسته شده است. بتازگی زرتشتیان نیز كوشش میكنند تا این جشن را برگزار كنند. در فراهان، سنگسرِ سمنان و جاهایی دیگر، چهار روز پیش و پس از سده را �چاروچار� و سردترین شبها میدانند كه سده در میانه آن جای گرفته است. همچنین هنگام جشن و نمایش �كوسهناقالدی� كه دو نفر در كوچهها به نوازندگی و سرودخوانی میپردازند. یكی از این دو نفر نقش �كوسه� و دیگری نقش �تَـكِـه/ تگه� (بُـز نر) را به عهده میگیرد. �كوسه� با پوشیدن جامههای خندهآور، دست و صورت خود را سیاه كرده و �تكه� پوست بزی با دو شاخ بر سر كشیده و دست و صورت خود را سپید میكند. گاه پسر نوجوانی نیز در نقش زنِ كوسه به نمایش میپردازد. این مراسم در گیلان نیز با نام �آینه تكم� برگزار میشود. این نمایش شباهت فراوانی با �كوسهسواری� (← یكم اسفند) و نیز �حاجیفیروز� نوروزی دارد و بیتردید با آیینهای �بارانخواهی� در پیوند است. پیوند دادن جشن سده به هوشنگشاه، اشتباهی متداول و ناشی از دخلوتصرف در شاهنامه فردوسی بوده است. مهمترین دلیل پیدایش این جشن، انجام آیینهایی نمادین برای كاستن از شدت سرما و نیز چهلمین زادروز خورشید است.
پانزدهم بهمن/ دی به مهر روز جشن میانه زمستان و گاهنباری فراموش شده كه دلیل فراموشی آن دانسته نیست. با این وجود برخی دیگر از جشنهای میانه زمستان، بازماندهای از این گاهنبار هستند. همچنین آغاز سال نو در تقویمهای شمالغربی هندوكش در افغانستان امروزی؛ آغاز سال نو در تقویمهای محلی لرستان، بختیاری و كردستان (بنام �وهار كردی�). همچنین هنگام جشن مهرگان (�میر ما/ مهرماه�)در تقویم طبری؛ و نیز همین ایام، زمان برگزاری جشن �پیر شالیار/ پیر شهریار� در �اورامانات� كردستان.
بیست و دوم بهمن/ باد روز جشنی بنام �بادروزی� یا �كژین� در گرامیداشت �بـاد� در اوستایی �واتَـه� و ایزد نگاهبان آن با همین نام كه از بزرگترین ایزدان ایرانی در باورهای �زَروانی/ زُروانی� بشمار میرفته است. كوشیار گیلانی در �زیج جامع� از آن با نام �باذ وره� یاد كرده است. این جشن نیز با بازار همگانی همراه بوده و در آن روز ریسمانهایی از نخ هفترنگ را به آغوش باد میسپردهاند.
بیست و پنجم بهمن/ ارد روز برابر 13 یا14 فوریه و جشن آتش ارمنیان به نام �دِرِندِز�.
سیام بهمن/ انارام روز جشن آبریزگان دیگری كه با نام �آفریجگان� نیز شناخته شده است. همچنین هنگام جشن مهرگان (�میر ما�) در تقویم دَیلمی و در گیلان.
اسفند ماه
یكم اسفند/ اورمزد روز جشن �اسفندی� و هدیه به زنان در نیاسرِكاشان، اقلید و محلات؛ و پختن آش �اسفندی�. آغاز سال نو در تقویم محلی نطنز، ساوه و كاشان. در فراهان معروف به �آفتو به حوت� (آفتاب در برج ماهی).
همچنین جشن �آبسالان/ بهارجشن/ جشن روباه� به مناسبت روان شدن جویبارها و طلیعه بهار. خجستگی دیدار روباه. (واژه �آبسالان� با �آبشار� و فشار آبها در پیوند است. در متون كهن، هنگامِ این جشن به گونههای مختلفی آمده است كه مانند بسیاری از دیگر دگرگونیها ناشی از محاسبه زمان با تقویمهای گوناگون و كبیسهگیریهای متنوع بوده است.
همچنین روز جشنی به نام �كوسهسواری/ كوسه برنشین�. مراسم نـمایشی خـندهآور كه توسط مـردی كـوسـهرو كه بر درازگوشی سوار بوده بـرگـزار میشده است. كـوسـه خـود را باد میزده و مردم به او آب میپاشیدهاند.
پنجم اسفند/ سپندارمذ روز جشن �اسفندگان�، جشنی در ستایش و گرامیداشت �اسفند/ سپَـندارمَذ� (در اوستایی �سْـپِـنْـتَـهآرمَئیتی�، در پهلوی �سْـپَندارمَـد�) به معنای فروتنی پاك و مقدس و بعدها یكی از اَمْشاسْپَندان. نگهبان و ایزدبانوی زمینِ سرسبز. جشن �سپندارمذگان/ اسفندگان�، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز بنام �مردگیران� (هدیه گرفتن از مردان) در ادبیات فارسی بكار رفته است. بجز این بنام روز جشن �برزگران/ برزیگران� (به مناسبت سبزكنندگان زمین و سبز شدن زمین) نیز خوانده شده است.
دهم اسفند/ آبان روز جشن �وخشنكام� در گرامیداشت رود �آمودریا/ جیحون�، بزرگترین رود سرزمینهای ایرانی. این نام از بزرگترین شاخه آمودریا بنام رود �وخش� برگرفته شده است. بیرونی �وخشنكام� را �فرشته جیحون� میداند و میبایست با �اَناهیتَـه/ آناهید� اینهمانی داشته باشد.
نوزدهم اسفند/ فروردین روز جشن �نوروز رودها�، گرامیداشت، لایروبی و پاكسازی رودها، كاریزها و چشمهها همراه با پاشیدن عطر و گلاب بر آنها.
بیستم اسفند/ بهرام روز جشن �گلدان� یا �اینجه�، روز آمادهسازی و كاشت گلها و گیاهان در گلدانها و نیز جشن درختكاری.
بیست و ششم اسفند/ اشتاد روز جشن �فروردگان�، جشنی در یادكرد و بزرگداشت روان و فُـروهر (فَـروَهَـر) درگذشتگانِ در این روز و تا پایان سال. این نام به گونههای �فرورگان/ فرودگان� نیز آمده است.
بیست و نهم یا سیام اسفند/ مانتره سپند روز یا انارام روز (آخرین روز سال) جشن پایان فصل زمستان و زمان گاهَنباری بنام �هَـمَـسْـپَـت مَـدَم� در اوستایی �هَـمَـسْـپَـث مَـئیدَیـه� به معنای �برابری شب و روز / برابری سرما و گرما�. همچنین هنگام جشن �اوشیدر� در سیستان به آرزوی فرا آمدن سوشیانت. در این روز مردمان دختری را بر شتری آذین شده مینشانند و همراه با شادی و سرود او را برای آبتنی به آبهای دریاچه هامون میبرند. (← سیزده بدر). گرامیداشت درگذشتگان در سُـغد و امروزه نیز در بسیاری نواحی گوناگون. جشن �علفه� در خمین، همراه با بردن علفهای صحرایی به خانه و روشنكردن چراغی در همه اتاقها.
شامگاه آخرین روز سال در بسیاری از نواحی ایران بر بامها آتش میافروزند.
9279 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
4 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian